قبل از پرداختن به موضوع مورد بحث لازم می دانم تا تعریفی از کلید واژه های شعار سال 1394 ارائه نمایم . عنوانی که مقام معظم رهبری برای نام گذاری سال جدید انتخاب و بیان فرمودند ، بر گرفته از چهار کلید واژه مهم است که عبارتند از : دولت – ملت – همدلی – هم زبانی
بسیار جالب است که بدانیم این واژگان در کنار هم ، بسیاری موارد متناقض و متضاد بکار می روند و این واژگان در حوزه های سیاسی و اجتماعی و اعتقادی و اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند .
1- واژه دولت ، به دو معنا بکار می رود : الف - به معنای همه ارکان نظام اعم از قوه مقننه و مجریه و قضائیه می باشد. ب- واژه دولت بعنوان قوه مجریه در مقابل قوه مقننه (مجلس ) یا قوه قضائیه به کارمی رود و در فرمایش مقام معظم رهبری به هر دو وجه می توان تعبیر نمود ، یعنی مخاطب فرمایش معظم له هم می تواندبطور عام، تمامی ارکان حاکمیت نظام اسلامی باشد و هم بطور اخص قوه مجریه که در هر دو صورت مورد تأکید است .
2- واژه ملّت ، همه آحاد مردمی هستند که در سرزمین پهناور ایران اسلامی زندگی می کنند و دل در گرو وطن خویش دارند و به آن عشق می ورزند . حال با هر سلیقه و اندیشه و گرایشی و قومیتی که دارندودر یک کلمه به تعبیر خود مقام معظم رهبری " ملت عزیز، بزرگ، شجاع، بصیر، دانا و با همت ایران ».
بنیادهای عمیق احساسات، باورها، تمایلات و انگیزههای ما آدمیان بهکلی شخصی و برای غیر «دستنیافتنی» هستند. کردار، صرفاً نمودی از غوغای کشف نشدهایست که در درون ما جریان دارد. گفتار و نوشتار، فقط گونههایی ملفوظ و مکتوب از روایتی هستند که چون راوی آن خود ماییم «دستِاول» است اما به هیچکس هیچ کمکی برای «درک حقیقی آنچه در درون ما رخداده» نمیکند. به این معنا آنچه بر روح و روان آدمی میگذرد خصوصی است و خصوصی هم باقی میماند. برداشتهای دیگران، بیش و پیش از داشتن هر نسبتی به واقعیت، صرفاً «برداشتهای دیگران» هستند! در این وضعیت سخن گفتن از «همدلی» - به معنای دقیق کلمه - شاید آسان نباشد. اگر نمیشود تجارب ذهنی و روانی و زیستی دیگران را «آنگونه که آنها درک کردهاند» فهمید و درک کرد، چطور میتوان «واقعاً» خود را جای آنها گذاشت و همدلی کرد؟
واقعیت این است که ما به ژرفای درون یکدیگر دسترسی نداریم و به همین دلیل برای درک رنجی که دیگران میکشند نیاز داریم که آن رنج را با رنج مشابهی که خودمان پیشتر تجربه کردهایم «قیاس» کنیم و با کمک این مقایسه موفق شویم «تا حدودی» وضعیت همدیگر را درک کنیم. کما این که برای فهمیدن کیفیت لذتهایی که دیگران میبرند نیز ناخودآگاه فُرمهای مشابهی از آن لذتها را - که کم و بیش تجربه کردهایم - در نظر میآوریم.
رواج همدلی با ابزار برونسپاری
بدین ترتیب «امکانپذیر شدنِ همدلی» ضرورتاً وابسته به این است که ملت و دولت به «تجربیاتِ مشابه» خود رجوع کنند. برای دولتیهایی که فرد فردشان از مردماند و لاجرم جایی در میان مردم زندگی کردهاند، به خاطر آوردن تجربههایی در رستهی «یکی از مردم بودن» چندان دشوار نیست وقتی حتی سالها از زندگیشان را اساساً در دولت نبودهاند و بهدقت «بخشی از مردم» محسوب میشدهاند. پس اگر دولتیها بتوانند «خود را جای مردم بگذارند» رخداد چندان غریبی پیش نیامده و آنها - اگر بخواهند - تا حدود زیادی در این مسیر موفق خواهند بود. اما مردم برای همدلی با دولت باید به کدام تجربهی «مشابهِ تجارب مدیران دولتی» رجوع کنند؟ ملت بایستی «رنجهایی که اهالی دولت میبرند» را در مقایسه با کدامیک از تجربههای خود از رنج ادراک کند؟
مدعا این است که «رخداد همدلی میان دولت و ملت ممکن است» فقط اگر مردم نیز بتوانند دستکم طرح کوچکی از تجربیات مدیران دولتی را مشاهده کنند و با آن مواجههی ذهنی پیدا کنند. مدیریتهای کلانی در ابعاد «ادارهی یک کشور» حتی بهسادگی وارد حوزهی تصورات مردم هم نمیشوند! هیچ به این فکر کردهایم که چرا اینقدر از «لزوم سپرده شدن کارها به مردم» احساس فایده میکنیم؟ آیا مهمترین فایدهی سپردن کارها به مردم این است که مردم هرگاه کاری را تصدی کردهاند آن را بهتر و مطمئنتر و سریعتر و ارزانتر انجام دادهاند؟ البته که این فایده هم فایدهی بسیار مهمی است. اما آیا «مهمترین فایده» است؟
بسماللهالرّحمنالرّحیم
یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللّیل والنّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
السّلام علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها.
آغاز سال مصادف است با ایّام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ ارادت مردم ما به خاندان پیغمبر و دخت گرامی پیامبر اعظم اقتضائاتی دارد که یقیناً همه باید این اقتضائات را رعایت کنند و یقیناً رعایت خواهند کرد. امید است که این ایّام و این سال از برکات فاطمی سرشار و برخوردار باشد؛ و نام مبارک این بزرگوار و یاد ایشان تأثیرات عمیق و ماندگار خود را در زندگی مردم ما در سال 1394 بگذارد. و امیدواریم که این آغاز بهار طبیعت که آغاز سال نوی هجری شمسی است، برای ملّت ایران و برای همهی ملّتهایی که نوروز را گرامی میدارند مبارک باشد. سلام خاکسارانه عرض میکنم به ساحت حضرت بقیّة الله الاعظم (ارواحنافداه) و یاد امام بزرگوارمان و شهیدان را در این فرصت، گرامی میداریم و امیدواریم که ما را از برکات انفاس طیّبه و دعاهای ارواح مطهّر آن عزیزان برخوردار فرماید. یک نگاه اجمالی به سال 1393 میکنیم و نگاهی اجمالی به سال جاریای که در این ساعت شروع میشود. سال 93 هم در عرصهی داخلی و هم در عرصهی خارجی و بینالمللی برای کشور ما سال پرماجرایی بود؛ چالشهایی داشتیم، پیشرفتهایی هم داشتیم؛ ما در اوّل سال 93 با توجّه به همین چالشها بود که عنوان سال را گذاشتیم «عزم ملّی و مدیریّت جهادی». با نگاهی به آنچه در سال 93 گذشت، مشاهده میکنیم که عزم ملّی بحمدالله بُروز و ظهور داشت. ملّت ما عزم راسخ خود را هم در تحمّل برخی مشکلاتی که برای او وجود داشت نشان داد، هم در روز بیستودوّم بهمن، در روز قدس و در راهپیمایی عظیم اربعین این عزم را، این همّت را از خود بُروز داد و نشان داد. مدیریّت جهادی هم در برخی از بخشها بحمدالله بارز و آشکار بود. در آن بخشهایی که مدیریّت جهادی را انسان مشاهده کرد، پیشرفتها را هم در آنجا مشاهده کردیم. این البتّه توصیهی مخصوص سال 93 نیست، هم عزم ملّی و هم مدیریّت جهادی برای امسال و برای همهی سالهای پیشرو برای ملّت ما مورد نیاز است. ادامه مطلب...
همدلی و همزبانی میان کارگزار و کارفرما. معنایی بدیع و مهم در فرهنگ سیاسی است که رهبر فرزانهی انقلاب سال 1394 شمسی را با عطف توجه به آن، سالِ «همدلی و همزبانی دولت و ملت» نامیدند. و این نامگذاری میرود تا تصورها از ارتباط عموماً حقوقی و خشک کارفرما و کارگزار را به فضای آکنده از دیگرخواهیِ «همدلی و همزبانی» ببرد و برگی دیگر بر دفتر مضامین بلند برخاسته از فرهنگ انقلاب اسلامی بیفزاید .
همدلی را «توانِ خود را جای دیگران گذاشتن» دانستهاند. اما سخن به ارتباط کارفرما و کارگزار که میرسد قصه وضع جالبی به خود میگیرد. کارفرمایی که قرار است تلاش کند «خود را جای کارگزار بگذارد» چه وضعی خواهد داشت؟ یا کارگزاری که میخواهد لحظهای «جای کارفرما بنشیند و دنیا را از چشم او نگاه کند» چه منظرهای خواهد دید؟
رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزیشان[1] ضمن معرفی «ملت» بهعنوان «کارفرمای دولت» بر خصوصیت مهمی از این کارفرما انگشت گذاشتند: «عزم». ایشان تأکید کردند که از دوتاییِ «عزم ملی و مدیریت جهادی»، اولی که به ملت مربوط بود مخصوصاً در راهپیماییهای عظیم و متعددشان بهطور کامل محقق شد و معلوم گشت که «از طرف ملت عزم لازم وجود دارد.» اما از نظر ایشان تحقق مدیریت جهادی به کاملیِ عزم ملی نبود و صرفاً «هر جا مدیریت جهادی بروز داشت» پیشرفتها نیز آشکار بود.
بدین ترتیب صورتمسئلهی ما قدری تکمیلتر میشود: از یکسو کارفرمایی داریم که عزم راسخی به نمایش گذاشته، از سوی دیگر نیز کارگزاری داریم که - نه بهاندازهی کارفرما اما او هم - نشان داده است که هر جا اراده کند میتواند. حالا قرار است این دو گروه بیشازپیش با یکدیگر همدلی کنند. یعنی توانِ «خود را جای دیگری گذاشتن» را بیشازپیش در خود تقویت کنند. ادامه مطلب...
برچسب ها :
شعار , سال 1394 , رهبر , آیت الله خامنه ای ,